توی سالن ورزشم.امروز بالاخره ازین شهر دلگیر میرم.دلگیر چون ف نیست.سخت ترین هفته دوری بود از بعد از ازدواج.باید ده دور دور زمین فوتسال در ۶ دقیقه بدویم.من اصلا نمیتونم.چار دور بزور میدوم.مربی ورزشه از من خوشش نمیاد.اینُ حس میکنم ک خوشش نمیاد.یادم رفت بطری آبمو بردارم.ای کاش فقط زودی ساعت پنج و نیم عصر بشه که برم ..چه هفتهی سختی بود:(
- ۹۵/۰۹/۱۶